یوتاب گلچینی از بهترین ها

گودیوا

بانو گودیوا کاونتری همسر حاکم انگلیس زنی خیلی محبوب و محترم بود.
وقتی ظلم شوهر و مالیات سنگینی را که باعث بدبختی مردم شده بود، مشاهده کرد، اصرار زیادی کرد به شوهرش که مالیات را کم کند، ولی شوهرش از این کار سرباز می‌زد.

بالاخره شوهرش یك شرط گذاشت، گفت:
اگر برهنه دور تا دور شهر بگردی، من مالیات را کم می کنم.
گودیوا قبول می‌کند.

خبرش در شهر می‌پیچد، گودیوا سوار یک اسب در حالی که همه‌ پوشش بدنش موهای ریخته شده روی سینه‌اش بود، در شهر چرخید، ولی مردم شهر به احترامش آن روز، هیچ کدام از خانه بیرون نیامدند و تمام درها و پنجره‌ها را هم بستند.

در تاریخ انگلیس و کاونتری، بانو گودیوا به عنوان یک زن نجیب و شریف جایگاه بالایی دارد و مجسمه اش در کاونتری ساخته شده است.

5 دیدگاه

حبیب : انگلیسی در دروغگویی و تاریخ سازی دومی ندارد البته آمریکایی ها و استرالیایی ها هم که مهاجران انگلیسی هستند همینقدر دروغگو هستند

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۲:۱۷:۰۳

ناشناس : قشنگ بود

پاسخ
لینک۱۱ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۹:۰۱

ملکه : عالی

پاسخ
لینک۲۴ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۹:۰۹

مب مب : با نظرت کاملا موافقم

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۳۵:۲۴

نادر : اگه این اتفاق تو ایران بیفته مردم نصف شب هم شده میان بیرون که تماشا کنن. حتی با پرداخت مالیات بیشتر... مثل تماشای اعدام...

پاسخ
لینک۷ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۵:۲۹:۴۹

ناشناس : اره راست میگی متاسفانه

پاسخ
لینک۱۳ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۲۷:۵۷

یک فردی : آدم که نیستیم ، خریم .

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۲۳:۳۴:۵۰